آنان که با منند بیایند ـ جلد ۴ Ebook Tooltip

Afbeeldingen
Inkijkexemplaar
Artikel vergelijken
  • Farsi
  • E-book
  • 9780463585115
  • 06 februari 2019
  • Epub zonder kopieerbeveiliging (DRM)
Alle productspecificaties
  • Je leest ebooks gemakkelijk op je Kobo e-reader, of op je smartphone of tablet met de bol.com Kobo app. Let op! Ebooks kunnen niet geannuleerd of geretourneerd worden.

Samenvatting

محاصره کنندگان حسین هنوز از نی نی نگاه سرزنشگر او می هراسیدند.
عمر بن سعد به سنان بن انس گفت:
ـ وای، وای بر تو! برو! و کار حسین را تمام کن!
سنان به خولی بن یزید همان گفت که عمر بن سعد به او گفته بود:
ـ وای، وای بر تو! ...
...
خولی خواست دست به قبضهی تیغ یمانی ببرد اما با دیدن چهره یی که در وزش شمشیرها هنوز زیبایی و ابهت خود را از دست نداده بود، به سختی بر خود لرزید و نتوانست سنگینی شمشیر را بالای سر ببرد.
شمر او را تحقیر کرد تا تحقیر بزرگ تر خود را از نظرها پنهان سازد.
ـ خدا بازوانت را بخشکاند، چرا چنین می لرزی؟!
...
شاید به اندازهی یک سقوط از پرتگاه طول کشید تا سنان بن انس، انسان را در خود سر ببرد و آخرین فصل جنایت را با دستانی از قساوت و ارتعاش به پایان ببرد.
...
وقتی حتی جامه های پاره پارهی پوشیده بر زیر زرهاش را به یغما بردند و برای دستیابی به تنها انگشتری اش، انگشت او را با شمشیر از دست جدا کردند، آثار سی و سه ضربهی شمشیر و به همان تعداد زخم عمی ق نیزه بر پیکر او یافت شد. در هیچ جنگی در تاریخ عرب و جهان دیده نشده بود، تنها مردی در برابر ۳۰۰۰۰دشمن، این همه زخم را برتابد، از پای نیفتد و سخنی از خواهش و تسلیم بر زبان او نرود.
***
دیدن شکوه رشکآور انسان بر چهاردیواری اجبار و توان درنوردیدن ناممکن، دانه های درشت شرم بر جبین فرشتگان نشانده بود. به یاد آوردند روزی را که بر خلقت انسان شوریدند و در او چیزی که بایستهی جانشینی خدا در خاک باشد، نیافتند و ناگزیر به پاسخی اکتفا کردند که شاید از جنس دیگر نپرسیدن آن سوال بزرگ بود.
...
ـ من می دانم آنچه را که شما نمی دانید.
***
اکنون گویی سوال نخستین پگاه بکر آفرینش را پاسخی بسزا گرفته بودند که به راستی چرا باید بر انسان سجده نمود.
***
هنگامی که آفتاب، تشنه تر از هرگاه، غازهی شرم بر رخ، هبوط می کرد تا در پشت نخلهای گر گرفتهی ساحل فرات چهره در خاک پنهان کند، سر خونچکان حسین می رفت تا بر چکاد نیزه ها خبر از طلوع انسان در مدار خدا بدهد.
...
هنوز از فرود گلبرگهای تازهی خون بر سینهی سوختهی طف و اشکهای روان فرات، آوایی برمی آمد، وقتی آن را می نیوشیدی ترجیع وار گویی می گفت:
«آیا کسی هست که یاریامکند»
آیا کسی ... هست؟؟؟

Productspecificaties

Inhoud

Taal
fa
Bindwijze
E-book
Oorspronkelijke releasedatum
06 februari 2019
Ebook Formaat
Epub zonder kopieerbeveiliging (DRM)

Betrokkenen

Hoofdauteur
Onbekend
Hoofduitgeverij
Smashwords Edition

Lees mogelijkheden

Lees dit ebook op
Android (smartphone en tablet) | Kobo e-reader | Desktop (Mac en Windows) | iOS (smartphone en tablet) | Windows (smartphone en tablet)

Overige kenmerken

Studieboek
Nee

EAN

EAN
9780463585115

Je vindt dit artikel in

Boek, ebook of luisterboek?
Ebook
Beschikbaar in Kobo Plus
Beschikbaar in Kobo Plus
Beschikbaarheid
Leverbaar
Nog geen reviews
Kies gewenste uitvoering
Prijsinformatie en bestellen
De prijs van dit product is 4 euro en 62 cent.
Direct beschikbaar
Verkoop door bol
  • E-book is direct beschikbaar na aankoop
  • E-books lezen is voordelig
  • Dag en nacht klantenservice
  • Veilig betalen
Houd er rekening mee dat je downloadartikelen niet kunt annuleren of retourneren. Bij nog niet verschenen producten kun je tot de verschijningsdatum annuleren.
Zie ook de retourvoorwaarden